خربوزه از خربوزه رنگ بال مونَه: خربزه از خربزه رنگ میگیرد.
کار کو دَاَندازَه، که از دست و پای نَندازَه: کار را با قاعده انجام بده، تا از دست و پا نیفتی.
ازره روزی از سنگ پیدا مونه: هزاره روزی خود را از سنگ پیدا میکند (حکایت از سخت کوشی هزارهها).
تنگ آمد، دَ جنگ آمد: چون عرصه بر او تنگ شد (کارد به استخوان رسید)، ناگزیر کمر به جنگ بست.
آو طرف آوریز خو موره: آب به طرف آبریز خود میرود.
پیل هر چی مردنی بَشَه، دَ شکمشی یک زانو آوه: فیل هر چقدر هم مردنی باشد، در شکمش یک زانو آب موجود است.
شیشه که میده شد، تیزتر موشه: شیشه که شکسته شد، تیزتر میشود.
دیر آیه، درست آیه: دیر آید، درست آید.
منبع:
هزارههای افغانستان - نویسنده: دکتر سید عسکر موسوی
کار کو دَاَندازَه، که از دست و پای نَندازَه: کار را با قاعده انجام بده، تا از دست و پا نیفتی.
ازره روزی از سنگ پیدا مونه: هزاره روزی خود را از سنگ پیدا میکند (حکایت از سخت کوشی هزارهها).
تنگ آمد، دَ جنگ آمد: چون عرصه بر او تنگ شد (کارد به استخوان رسید)، ناگزیر کمر به جنگ بست.
آو طرف آوریز خو موره: آب به طرف آبریز خود میرود.
پیل هر چی مردنی بَشَه، دَ شکمشی یک زانو آوه: فیل هر چقدر هم مردنی باشد، در شکمش یک زانو آب موجود است.
شیشه که میده شد، تیزتر موشه: شیشه که شکسته شد، تیزتر میشود.
دیر آیه، درست آیه: دیر آید، درست آید.
منبع:
هزارههای افغانستان - نویسنده: دکتر سید عسکر موسوی
3 نظرات:
afarin qad azi masal hay kho khoda shomo ra aomar bedya
afarin qad azi masal hay azergi kho khoda shomo ra aomar bedya omid ki bazam naweshta kaned khosh hal moshem mo
همراز گرامی، سپاسگزارم. برای فارسی نوشتن میتوانید از ویرایشگر و مبدل آنلاین فارسی بهنویس (Behnevis) استفاده کنید:
http://www.behnevis.com/
قصد دارم اگر بتوانم نوشتهای هم درباره خود قوم هزاره/خاوری (Hazara) و گویش ایشان یعنی هزارگی (Hazaragi) بنویسم.
ارسال یک نظر